کافی ست دلت بهار باشد ...
از اشک تو سبز می شود خار ...
از خنده ات آب می شود برف...
در دست تو لانه می کند سار ...
کافی ست بخواهی ...
آسمان را بر اسب سیاه شب، سواره...
دست تو به ماه می رسد ...
باز از پنجره می چکد، ستاره....
بذر از تو و صد جوانه از من...
کافی ست که با زمین بگویی ...
سرخ ترین عاشق از تو سرسبز ترین ترانه از من ...
کافی ست که وقت پرکشیدن ...
در چشم تو انتظار باشد ...
کافی ست بخوانی آسمان را...
****یا اینکه دلت بهار باشد*****
داعشی ها خوب گوش کنند
بی سبب نیست که از شام به عراق آمده اید
حضرت عمه سادات ، برادر دارد
و شما کمتر از آنید حسین تیغ کشد
کمتر از آنکه علمدار ، علم بردارد
ما جوانان بنی فاطمی اربابیم
بی حیا ! عمه ما مالک اشتر دارد
ایل ما ایل عجم هاست ، که یک کودک ما
جگری با جگر شیر برابر دارد
اینکه ما دست به شمشیر و زره استادیم
سبب این است که این طایفه رهبر دارد
نه عراق است و نه سوریه ، خیالت راحت
کشور ضامن آهوست ، بزرگتر دارد
وای اگر گرد و غباری به حرم بنشیند
تیغ ما شوق به انداختن سر دارد
باید این شهر به آرامش خود برگردد
که شب جمعه حرم روضه مادر دارد
:: موضوعات مرتبط: ,
متفرقه , ,
:: بازدید از این مطلب : 369