کافی ست دلت بهار باشد ...
از اشک تو سبز می شود خار ...
از خنده ات آب می شود برف...
در دست تو لانه می کند سار ...
کافی ست بخواهی ...
آسمان را بر اسب سیاه شب، سواره...
دست تو به ماه می رسد ...
باز از پنجره می چکد، ستاره....
بذر از تو و صد جوانه از من...
کافی ست که با زمین بگویی ...
سرخ ترین عاشق از تو سرسبز ترین ترانه از من ...
کافی ست که وقت پرکشیدن ...
در چشم تو انتظار باشد ...
کافی ست بخوانی آسمان را...
****یا اینکه دلت بهار باشد*****
خبرنامه
براي اطلاع از آپيدت شدن وبلاگ در خبرنامه وبلاگ عضو شويد تا جديدترين مطالب به ايميل شما ارسال شود
الاغ گفت :علف آبی است.
گرگ گفت نه سبزه .
رفتند پیش سلطان جنگل یعنی شیر
و ماجرای اختلاف را گفتند....
شیر گفت گرگ را زندانی کنید
گرگ گفت :مگه علف سبز نیست؟
شیر گفت: سبزه
ولی دلیل زندان تو بحث کردنت با الاغه!!!
فرمانده کل نیروی انتظامی: دختران بد حجاب رو 500 هزار تومان جریمه میکنیم !!
هیچی دیگهههههههه کارمون در اومد ...
قبل ازدواج باید بریم خلافی دختره رو هم بگیریم...!
مجری : کجا بودی پسر عمه؟
پسرعمه: رفته بودم کتابخونه که درسامو بخونم دیگه!
مجری: کتابخونه بودی یا استخر؟
پسرعمه: کتابخونه
مجری: پس چرا مایو پاته؟
پسرعمه: آخه میخواستم غرق درس خوندن شم!
مجری: میدونی وقتی دروغ میگی دماغت دراز میشه؟
پسرعمه: فدای سرت،خواستم برم دانشگاه عملش میکنم!
مجری: ینی پینوکیو آخرش آدم شد تو نشدی!
پسرعمه: اون یه فرشته مهربون پیشش بود انگیزه داشت، من بدبخت دارم با گاو و گوسفند زندگی میکنم، همینی که هستم هم از سرتون زیاده!
وقتي ميخوايم از كسي تعريف كنيم بهش فحش ميديم مثلا:
عجب نقاشيه پفیوز...
چه دست فرمونی داره کثافت...
چقدر خوب ميخونه بی پدر مادر...
چه گیتاری ميزنه ناکس...
استاده كامپيوتره بی ناموس...
عجب گلی زد حرومزاده...
غضنفر داشت یه میخ رو برعکس میزد به دیوار بعد گل مراد میاد میبینه بهش می خنده.غضنفر میگه واسه چی می خندی؟گل مراد میگه آخه احمق این میخ برای دیوار روبه رویی هست.
پدر:برو یه نوشابهواسم بگیر
پسر:کولا یا پپسی
پدر:کولا
... پسر:دایت یا عادی
پدر:دایت
... پسر:قوطی یا شیشة
پدر:قوطی
پسر:کوچک یا بزرگ
پدر:اصلا نمیخام واسم آب بیار
پسر:معدنی یا لوله کشی
پدر: آب معدنی
پسر:سرد یا گرم
پدر:میزنمتا
پسر:با چوب یا دمبای
پدر:حیوون
پسر:خر یا سک
پدر:گمشو از جلو چشام
پسر: پیاده یا با دو
پدر:با هر جی برو فقط نبینمت
پسر:باهام میای یا تنها برم
پدر:میام میکشمت ا
پسر: با چاقو یا ساطور
پدر:ساطور
پسر:قربانیم میکنی یا تیکه تیکه
پدر:خدا لعنتت کنه قلبم وایساد
پسر: ببرمت دکتر یا دکترو بیارم اینجا
................از پرده خوشتون اومد یا پسره؟............
غضنفر میره پیش دکتر میگه آقای دکتر هر شب دارم خواب میبینم که خرا دارن با هم فوتبال بازی میکنن.دکتر میگه یه نسخه واست مینویسم تا فوری خوب بشی.غضنفر میگه میشه داروها رو از فردا بخورم؟دکتر میپرسه آخه چرا؟غضنفر میگه آخه امشب بازی فیناله.